mavara
mavara
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 16 اسفند 1391برچسب:, توسط mansour |

 ذهن توجه گرا
 آیا هیچگاه به صدای زنگ معابد توجه کرده اید؟ اکنون به چه گوش فرا می دهید؟ به نتها گوش می دهید یا به سکوت میان نتها توجه می کنید؟ آیا اگر سکوتی نبود، نتها مشخص بودند؟ اگر به سکوت توجه می کردید آیا در آن صورت اثر نتها بیشتر نبود و آنها کیفیت متفاوتی نمی یافتنید؟ اما می بینید که ما به ندرت توجه واقعی خود را به هر امری معطوف می داریم، و من فکر می کنم بسیار مهم است که معنای توجه داشتن را دریابیم. هنگامیکه آموزگارتان مسئله ای را تشریح می کند، و یا دوستی سخنی می گوید و داستانی را برایتان مطرح می سازد، یا وقتی که در کنار رودخانه هستید و صدای لغزش آب بر کرانه های آن را می شنوید، معمولا توجه اندکی بدانها مبذول می دارید، و اگر بتوانیم دریابیم که معنای توجه کردن چیست، شاید آنگاه آموختن اهمیت متفاوتی داشته باشد و بسیار آسانتر شود.
 هنگامیکه آموزگارتان در کلاس به شما گوشزد می سازد که توجه کنید، منظورش چیست؟ منظور وی آن است که شما نمی باید از پنجره به بیرون بنگرید، آنست که باید از توجه به هر چیز دیگری باز ایستاده و توجه خود را تماما بر روی آنچه که قرار است بیاموزید متمرکز سازید. یا هنگامیکه غرق مطالعه داستانی هستید، تمامی ذهنتان آن چنان روی این داستان متمرکز شده است که در این لحظه هیچ چیز دیگری مورد توجه شما قرار ندارد. این گونه دیگری از توجه است. بنابراین توجه کردن در معنای متهول آن فرآیند محدودسازی اندیشه است، چنین نیست؟
 اکنون، من فکر می کنم که گونه کاملا متفاوتی از توجه وجود دارد. آن گونه از توجه که عموما تبلیغ و تمرین می شود و آدمیان در گیر آن می شوند محدود ساختن ذهن تا حدودی است که آنرا فرایند انحصار سازی می خوانند. هنگامیکه برای بذل توجه، تلاش می کنید حقیقتا در برابر امری دست به مقاومت زده اید، مثلا در کلاس درس سعی می کنید به بیرون از پنجره و به رفت و آمد افراد و ...نگاه نکنید و در راه مقاومت بخشی از انرژی شما هرز می رود. برای متمرکز ساختن کامل ذهن بر امر ویژه ای شما دیواری پیرامون ذهنتان می سازید، و این کار را انضباط ذهن به منظور بذل توجه می نامید. شما می کوشید هر گونه اندیشه ای را از ذهن بیرون کنید و تنها تمام توجه خود را منحصرا بر اندیشه مورد نظرتان متمرکز سازید. این چیزی است که بیشتر مردم از توجه کردن استنباط می کنند. اما من فکر می کنم که نوع متفاوتی از توجه یا حالتی از ذهن هست که انحصاری نیست و دریچه ذهن را بر همه امور نمی بندد، و چون مقاومتی در کار نیست ذهن توانای توجه گسترده تر می باشد. اما توجه بدون مقاومت به معنای توجه جذب نیست.
 آن گونه از توجهی را که من می خواهم از آن گفتگو کنم، یکسره با آنچه که معمولا از توجه استنباط می شود، متفاوت است و از امکانات عظیمی برخوردار است، زیرا انحصاری نیست. هنگامی که بر موضوعی، سخنی و گفتگویی توجه خود را معطوف دارید خود آگاهانه یا ناخودآگاهانه دیواری از مقاومت در برابر تداخل دیگر اندیشه ها در ذهن پدید می آورید و در نتیجه ذهنتان کاملا حضور ندارد و هر چه که توجه کنید حضور ذهنتان صرفا جزیی است زیرا بخشی از ذهنتان در برابر تداخل هر گونه اندیشه ای و هر گونه انحراف و پریشانی مقاومت می کند.
 بگذارید بررسی را با نگرشی دیگر آغاز کنیم. آیا می دانید پریشانی ذهن چیست؟ شما می خواهید به آنچه که می خوانید توجه داشته باشید اما ذهنتان با سروصدایی که از بیرون می آید پریشان می شود و شما به بیرون از پنجره می نگرید. هنگامیکه می خواهید بر چیزی تمرکز کنید و ذهنتان دچار سرگردانی می شود، این سرگردانی پریشانی خوانده می شود. در اینصورت بخشی از ذهنتان در برابر به اصطلاح پریشانی مقاومت می کند و در فرآیند این مقاومت انرژی ذهنیتان هرز می رود. در حالیکه اگر دم به دم از هر پویش ذهن آگا باشید در اینصورت در هیچ زمانی چیزی بنام پریشانی پیش نخواهد آمد و انرژی ذهن بعلت مقاومت به هدر نخواهد رفت. بنابراین بسیار مهم است که بدانیم براسی توجه چه معنایی دارد.
 اگر شما هم به صدای زنگ و هم به سکوت در میان ضربه های آن گوش فرادهید، کل این فرآیند شنیدن، توجه است. به همین شیوه هنگامیکه کسی سخن می گوید توجه نه تنها شنیدن این سخنان بلکه دقت به سکوت میان واژه ها نیز هست. اگر این کار را تجربه کنید در خواهید یافت که ذهنتان می تواند بدون پریشانی و مقاومت توجه کاملی داشته باشد.هنگامیکه ذهنتان را با گفتن اینکه « من نباید به بیرون از پنجره بنگرم، من نباید به رفت و آمد مردم بیرون نگاه کنم، من باید علی رغم خواسته ام برای انجام کاری دیگر، به تدریس توجه کنم». تحت انضباط در می آورید، این کار جدایی پدید می آورد که بسیار هستی سوز است، زیرا انرژی ذهنی را به هدر می دهد. اما اگر با چنان تفاهمی گوش فرا دهید که در آن نشانی از هیچ گونه جدایی و در نتیجه هیچ شکلی از مقاومت نباشد به هر در اینصورت در می یابد که ذهن می تواند بدون هیچ کوششی توجه کامل خود را به هر امری معطوف دارد. آیا دقت می کنید؟ آیا سخن من روشن است؟
 بی گمان تحت انضباط در آوردن ذهن به منظور بذل توجه آن فروپاشی و زوال ذهن می گردد. البته این بدان معنا نیست که ذهن همانند بوزینه ای ناآرام از این سو بدان سو برجهد. اما غیر از توجه جذب، ما تنها از این دو حالت توجه، آگاهی داریم. یا ما می کوشیم که چنان انضباط شدیدی را بر ذهن حاکم کنیم که نتواند منحرف شود و یا اینکه ذهن را برای سرگردان شدن از موضوعی به موضوع دیگر آزاد می گذاریم. اکنون آنچه که من می گویم مصالحه ای میان این دو حالت نیست، بلکه برعکس هیچ ارتباطی به این دو ندارد بلکه رویکردی یکسره متفاوت با آنهاست، این بدان معناست که کاملا از این دو امر آگاهی داشته باشیم که ذهن همواره و بدون آنکه اسیر دام فرآیند انحصار باشد، بذل توجه کند.
 آنچه را که من می گویم بیازمایید، آنگاه خواهید دید که ذهنتان با چه سرعتی خواهد آموخت. شما می توانید آهنگ و یا صدایی را بشنوید و بگذارید که ذهنتان چنان سرشار از آن باشد که تلاشی برای آموختن نشود. گذشته از آن اگر بدانید که چگونه به سخنان آموزگارتان در پیرامون برخی واقعیتهای تاریخی گوش فرا دهید و اگر ذهنتان بتواند بدون هیچ مقاومتی گوش دهد زیرا که دارای فضا و سکوت است و دچار پریشانی نمی باشد، در اینصورت نه تنها از آن واقعیت تاریخی آگاه خواهید می شوید، بلکه پیش داوری های معلمتان را به هنگام تفسیر این واقعیت و واکنش خویشتن را نیز نسبت به آن در خواهید یافت.
 من مایلم نکته ای را به شما گوشزد کنم. شما می دانید که فضا چیست. در این اطاق فضا هست. میان اینجا و خوابگاهتان، بین پل و خانه تان، میان این سوی رود و کرانه دیگر آن نیز فضا هست. حال ببینید که آیا در ذهنتان نیز فضا نیست؟ اگر ذهنتان دارای فضای آزاد باشد در اینصورت در این فضا سکوت هست و از آن فضا هر چیز دیگر پدید می آید، زیرا در آن صورت شما می توانید بشنوید، شما می توانید بدون مقاومت توجه کنید. به همین علت بسیار مهم است که ذهنتان از فضای آزاد برخوردار باشد. اگر ذهن انباشته و شلوغ نباشد و بی وقفه پر نشده باشد در اینصورت می تواند صدای پارس آن سگ، صدای گذشتن قطار از آن پل دور دست (صدای فن کامپیوترتان را) بشنود و در عین حال کاملا به گفته های کسی که اینجا سخن می گوید گوش فرا دهد. در این حالت است که ذهن شاداب و سرزنده است نه مرده و در حال نیستی.
 .....
 پرسش: چگونه ذهن می تواند به چند چیز همزمان توجه کند؟
 پاسخ: این آن چیزی نبود که من از آن سخن می گفتم. کسانی هستند که می توانند در آن واحد روی بسیاری از امور تمرکز کنند (مثلا من که الان دارن هم تایپ می کنم و هم می خوانم، ایول من) که این عمل صرفا مسئله تربیت ذهن است، من اصلا در این مورد سخن نگفته ام(اینم از ضدحال کریشنامورتی).. منظور ذهنی است که بدون مقاومت است و چون دارای فضای آزاد است، از سکوت برخوردار است و از این سکوت اندیشه ها پدیدار می گردد.
 و آمما پرسش من:
 آیا تمرکز روی چاکراها و ... نوعی محصورسازی ذهن نیست؟ اگه نیست، چرا نیست؟ اگه هست، خوب پس چکار کنیم؟ این نظر خودمه: در تمرکز روی چاکراها و یا دیگر سیستمهای تمرکزی و عبادی، شخص یه هدفی در نظر داره(هر چند هدف را بی نهایت بنامیم) هدفی از پیش تعیین شده و روشن (مانند جمع کردن حواس، دیدن یک قدیس یا قدیسه در خواب، باز نمودن چاکرا و دریافت انرژی، و بسیاری اهداف بظاهر پاک و بی آلایش)، بنابراین آنچه که می بیند یا واقعیت نیست و یا توسط هدف از پیش تعیین شده تغییر یافته است.
 نظر دون خوان و کارلوس کاستاندا رو می دونید؟ نظر این دو شخص(کریشنا و دون خوان)، اگه کلمه نظر درست باشه، برام خیلی مهمه، خیلی شبیه به هم هستند. حرفهای کریشنا رو می شه عملا درک کرد و دون خوان هم چون عملیه نمیگه «بذار بمیری بعدا می بینی چه کارایی کردی»، بلکه می گه «الان باید ببینی». ولی خوب ما دون خوان رو نداریم که با حرف و یا حقه هاش بتونه در تغییر آگاهی از این سو به آن سو کمکون کنه، پس از کجا شروع کنیم؟ این دو شخص تاکید عمده ای روی توجه در بیداری و در خواب دارند، استنباط من اینه که توجه در بیداری در وهله اول است، خوب کسی از حقه ها یا تمارین ناب دون خوان خبر نداره؟ کریشنا یه توجه و هوشمندی دائمی رو ضروری و نه تنها ضروری بلکه تنها نوع حیات راستین می دونه (که به نظرم خیلی خیلی واقعیه)، دون خوان چی می گه؟ برای آگاهی چه راهی رو پیشنهاد می ده؟ و یا دوستان نظرات دیگر اساتید رو که در موردشون اطلاعی ندارم رو توضیح بدن (کسانی مثل اوشو، خیام، مولوی و ... و دیگرانی که شاید برای من یا ما گمنام باشند).//

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: